فرودگاه اردبیل، مه آلود، مگه داریم، مگه می شه؟

دکتر با لبخند گفت: عباس جان (دکتر عباس آخوندی) بگذار فعلا وضعیت آب سنگین اراک را حل کنم، آبگرم سرعین پیشکش، شماره اسحاق (اسحاق جهانگیری) را می دهم هماهنگ کن، به جای بنده بیاید.

گاه نوشته وزیر مسکن

از چندی قبل تاریخ برگزاری اجلاس مشخص بود و تصمیم داشتم هر طور شده دکتر (دکتر حسن روحانی) را به این اجلاس بیاورم اما دکتر با لبخند گفت: عباس جان (دکتر عباس آخوندی) بگذار فعلا وضعیت آب سنگین اراک را حل کنم، آبگرم سرعین پیشکش، شماره اسحاق (اسحاق جهانگیری) را می دهم هماهنگ کن، به جای بنده بیاید. گفتم در ادد لیست تلگرام، فیس بوک، واتس آپ و توئیترم دارم، برایش پیغام می گذارم. در همین موقع منوچهر (منوچهر شیبانی اصل) زنگ زد و گفت دکتر جان اگر اجازه بدهی من اجلاس نیایم. پرسیدم چرا؟ گفت: به خاطر این وضعیت انتخابات نظام مهندسی و سخت گیری ها و بند دوم ماده ۱۱ قانون نظام مهندسی، در جمع هیئت مدیره ها که اکثراً هم کاندیدا شده اند نباشم بهتر است. به شوخی گفتم نه بابا نترس آنجا برایت محافظ می گذاریم.

روز اجلاس با اسحاق (دکتر اسحاق جهانگیری) می خواستیم حرکت کنیم که محمدرضا (محمدرضا نعمت زاده) گفت: اگر جا دارید من هم همراه شما می آیم، با خوشحالی گفتم چرا که نه! جنابعالی هم پیشکسوت مهندسی و شیخ الوزرا هستید و همسفری با شما باعث امتنان خواهد بود. پس به علیرضا (علیرضا جهانگیریان) زنگ زدم و گفتم یک بلیط اضافه رزرو کن، گفت: دکترجان مثل اینکه فراموش کرده اید من استعفا داده ام و دیگر رئیس سازمان هواپیمایی کشور نیستم. گفتم آخ آخ آخ آخ راست می گویی. پس تصمیم گرفتیم به فرودگاه برویم ببینیم چه می شود. برج کنترل گفتند که اردبیل هوا مه آلود است و تا ظهر نمی توانیم اجازه پرواز بدهیم، به حامد (حامد مظاهریان) زنگ زدم که بگویم با تاخیر می رسیم و خودش به جای من سخنرانی کند، اما گوشی اش خاموش بود و ظاهراً تیم حفاظت اجلاس موبایلش را خاموش کرده بودند. پس به یکی از هیئت رئیسه های سازمان زنگ زدم و موضوع را گفتم که با آن لهجه شیرینش گفت: فرودگاه؟ مه آلود؟ اردبیل؟ مگه داریم؟ مگه می شه؟

نزدیک ظهر اجازه پرواز صادر شد و با تاخیر به اجلاس رسیدیم و با استقبال حاج اکبر (مهندس اکبر ترکان) روبرو شدیم که چقدر کاردان و با جذبه است این جناب ترکان، خدا می داند. پس از ورود به سالن ابتدا بنده سخنرانی کردم و گفتم: در دوران پساتحریم باید وارد عرصه های بین المللی شویم، توزیع نظام کار باید مورد بازنگری قرار گیرد تا مهندسانی که توان بیشتری دارند بتوانند وارد عرصه های داخلی و بین المللی شوند، که خیلی از طرف مهندسان واکنشی در پی نداشت اما چند روز بعد وقتی بیشتر توضیح داده و گفتم باید انتخاب مهندسان ناظر اختیاری شود واکنش های زیادی در پی داشت که در گاه نوشته بعدی مفصل به آن می پردازم.

بعد هم اسحاق (دکتر اسحاق جهانگیری) پشت تریبون رفت و گفت: اولویت ما در سال ۹۴ رونق بخشیدن به اقتصاد کشور است ما بخش های پیش برنده و لوکوموتیو اقتصاد مثل نفت، تولید، صادرات و بخش مسکن و ساختمان را در اولویت قرار می دهیم و هنوز به اهداف رونق در مسکن نرسیده ایم. ما به سرعت بخش مسکن را از رکود خارج خواهیم کرد و شما مهندسان می توانید در این عرصه به ما کمک کنید. احتمالا مهندسان در دل خود گفتند: ما منتظریم دولت به ما کمک کند حالا کمک نمی کند که هیچ، از ما کمک هم می خواهد؟

بعد از سخنرانی هم ضیافت ناهار بود و با جمعی از مسئولان اردبیل گفتگو کردیم که البته بیشتر طرف صحبت آنها اسحاق (اسحاق جهانگیری) بود و فقط دعا می کردم که درباره مسکن مهر از من نپرسند چون اصلا نسبت به این اسم آلرژی پیدا کرده ام، که بعد متوجه شدم که تقریبا از مسکن مهر راضی هستند و به آن اعتماد دارند. در واقع فکر می کنم همان گونه که امیل دورکیم تلاش می کرد تا نشان دهد که شیوه تنظیم، ترتیب و درک ما از اشیاء جهان پیرامون، ناشی از ساختار جامعه ای است که در آن زندگی می کنم به نظر می رسد مسکن مهر هم در شهرهایی غیر از کلانشهرها موفقیت نسبی داشته است.

بالاخره اجلاس هجدهم هم به پایان رسید و قطعنامه پایانی هم قرائت شد که ظاهراً قطعنامه پایانی را که قرائت شد و همه حضار و خبرنگاران شنیده اند و ضبط کرده اند و منتشر کرده اند را بنا به دلایلی تکذیب کرده اند و قرار است با ایجاد اصلاحاتی دوباره صادر و منتشر کنند. اما از همین امروز اعلام می کنم که در گاه نوشته بعدی منتظر خبرهای مهمی باشید.